سکوت امام علی (ع) در مقابل شهادت همسر مبارکش ؟؟؟
پرسش:چرا با توجه به صدماتی که به حضرت زهرا سلام الله علیها وارد می شد حضرت علی علیه السلام سکوت کرده و دفاع نمی کردند؟
پاسخ: حضرت علی(ع) نه تنها در برابر این ستم ها صبر و سکوت پیشه کرد، بلکه در برابر گرفتن حق خود نسبت به جانشینی پیامبر(ص) نیز همین روش را در پیش گرفتند. برای آگاهی از دلایل سکوت علی(ع) لازم است از اوضاع سیاسی و اجتماعی آن زمان، درک درستی وجود داشته باشد. الف: در واپسین روزهای زندگی پیامبر اکرم(ص)، چند تن از سران قبایل عرب، ادعای پیغمبری کردند. پس از انتشار خبر رحلت آن حضرت(ص)، شمار آنان بیشتر شد. افزون بر آن، شمار زیادی از قبایل عرب به بهانه های گوناگون شورش کرده، از اطاعت دولت مدینه سرپیچیدند. کار چهار تن از پیامبران دروغین، بسیار بالا گرفت و مناطق زیادی چون یمن، یمامه، عمان، نجد و... را تصرف کردند. اسود عنسی در یمن، مسیلمه کذاب در یمامه، طلیحه اسدی در نجد و سجاح در قبیله بنی حنیفه به آنها پیوستند. کار این پیغمبران دروغین و قبایل شورشی آن اندازه بالا گرفت که سراسر جزیرة العرب آن روز، آشفته شد و از کنترل دولت مدینه خارج شد. و تنها مکه، طائف و مدینه به اسلام وفادار ماندند. خطر آن قدر جدی بود که حتی مدینه نیز در خطر بود و شب و روز، بر راه های ورودی و کوچه ها، پاسبانی می دادند تا غافلگیر نشوند. در چنین اوضاعی، پیامبر(ص)، از دنیا رفت و عده ای غاصبانه بر مسند خلافت نشستند.
ب: علاوه بر خطرات موجود از طرف پیامبران دروغین، مشکلات داخلی و خارجی دیگری نیز وجود داشت. روشن است که وقتی رهبر یک حرکت بزرگ تاریخی که بنیان های جامعه آن روز را زیر و رو کرده و اندیشه و نظامی نوین برقرار نموده، از میان می رود، بهترین شرایط برای حرکت های ارتجاعی و ضد تکاملی فراهم می آید. حال اگر در داخل امت و در بین سران آن نیز درگیری بوجود آید، روشن است که امور آن جامعه و امت هیچ گاه به سامان نخواهد رسید و چه بسا، نتایج همه حرکت های قبلی نیز از دست برود. در صدر اسلام نیز دقیقا همین شرایط پدید آمد. دشمنان خارجی حرکت عظیم اسلام، همانند روم و ایران آن زمان، از یک سو و مخالفان و عناصر ارتجاعی داخلی از سوی دیگر، منتظر فراهم آمدن شرایطی بودند تا نهال نو رسته اسلام را از بیخ بر کنند. اگر فرضا علی(ع) برای احقاق حق دست به شمشیر می برد، مسلما جنگ دامنه داری پدید می آمد که پایان آن چیزی جز از بین رفتن زحمات پیامبر(ص) نبود. ج: علاوه بر دو نکته مذکور که اقدام نظامی از سوی علی(ع) را غیر ممکن می سازد، باید توجه داشت که اقدام برای یک حرکت اجتماعی آن هم به صورت نظامی، نیازمند شرایط مختلف و آمادگی های کافی است و به دلایل مختلفی این زمینه پس از ارتحال پیامبر(ص) وجود نداشت. از سوی دیگر، شرایط محیط و افکار عمومی نیز آمادگی قبول نبردی داخلی در بین اصحاب پیامبر(ص) را نداشت. زیرا همگان انتظار داشتند که اصحاب بزرگ پیامبر(ص) پس از آن حضرت، همانند او عمل نمایند و محور وحدت جامعه باشند نه اینکه به نزاع و درگیری در بین خود اقدام کنند. در چنین شرایط حساسی حضرت علی(ع) از حق خود نسبت به جانشینی پیامبر(ص) گذشت و با سکوت خود، مهمترین گامها را در جهت جلوگیری از تشتت در میان جامعه اسلامی برداشت. سکوت علی(ع) در برابر جفاهایی که بر حضرت زهرا(س) وارد شد نیز در همین راستا بود. ذکر این نکته ضروری است که تصمیم گیری و اقدامات مردان خدا بر اساس اصول و وظیفه ای است که به عهده دارند. اگر مصالح شخصی آنان – و یا حتی مصالح فروتر جامعه اسلامی- با مصالح فراتر دینی و اسلامی در تعارض قرار گیرد، آنان به جهت حفظ دین و منافع جامعه اسلامی، از مناع شخصی خود –هر چند حقی چون حکومت یا اذیت و آزار همسر و دیگر عزیزانشان باشد- در می گذرند. سکوت امام علی(ع) در برابر ظلم هایی که به همسر گرامیش شد و یا صبر 25 ساله آن حضرت در برابر گرفتن حق الهی خود و حتی صلح امام حسن(ع) و قیام امام حسین(ع) همگی در جهت تحقق این اصول بود. آنان، پاسداران دین و مصالح عالی امت اسلامی هستند و مصالح خود را فدا می کنند تا دین و امت اسلامی، باقی بماند.
سلام برشما !
دوست عزیزشما که این قدربه شیعه بودن تان تعصب دارید وازکیان شیعه دفاع می کنید بدانید که :
1- شیعیان ایران نصف شان نمازنمی خوانند ، درحال که امام تان گفته : ازما نیست کسی نمازسبک بشمارد وامام صادق تان گفته :من ترک الصلاة متعمدا فقد کفر یعنی کسی نمازرا عمدا ترک کند کافراست حالا طبق این حدیث نصف شما که کافرهستید ، بافی میماند نصف دیگرتان .
2- خداوند درقراآن فرموده :ان الذین یؤذون الله ورسوله لعنهم الله فی الدنیا والاخرة واعد لهم غذابا مهینا .یعنی هرکه خداوند وپیامبررا اذیت کند لعنت خدابرایشان باد وخداوند برای شان عذاب الیم برای شان آماده کرده (سوره احزاب آیه 57) تا این این شد که هرکس خدا وپیامبراذیت کند مستوجب لعنت خداوند دردوعالم می شود ، ودرحدیث ازامام صادق است که میگوید : قال الله فی حدیث قدسی :لیأذن بحرب منّی من آذی عبدی المؤمن (الکافی ج2ص 350 یعنی اگرکسی بنده مؤمنم اذیت کند گویا شمشیرکشیده برعلیه من خدا برای جنگ آماده شده .
حالا هزاران نفرافغانی شیعه درکشور شما اند آیا این ها چون افغانی هستند ازقید مؤمن بودن خارج شده اند ، یا تا هنوزمؤمن شمرده می شوند ؟
به هرحال ، ازایرا ن تنها نزدیک به یک میلیون نفردراآمریکا مهاجرند و برخی شان معاون وزیر کشور ، برخی شان شهردار ، برخی شان معاونت استانداری نصب اند ، (می توانید تحقیق کنید) ودراسرائیل ، سران غالبا ایرانی هستند (تحقیق کنید ، درعربستان درمهم ترین مرکزی تبلیغی اهل سنت افغانی کماریده شده اند ، فقط در کشور ایران ، ایرا نی ،:
هرافغانی که فرزندانش درمدرسه درس می خواند اولا باید کفار به جمهور ی پول بدهد ، به ازاء هر دانش آموز افغانی از سازمان بین الملل پول دریافت می کند وازهرنفر کار گر افغانی که سخت ترین کار ها کارمی کنند هرسه ماه یک بار برای کار ت کارگری پول می گیرند و جیب شیعه را خالی می کنند وهرافغانی به جهت که درخیابان ها وروی اسفالت ایران راه می روند باید عوارض شهرداری بپردازند ، وقت طلب استرحام کنند سریع به سرزبان شان هست که می گویند برو کثا فت به کشورت مگرما دعوت نامه برایت فرستاده بودیم که حالا افغانی قیافه هم می گیری . داخل خیابان افغانی شیعه که ازدور شناخته می شود چون قیافه چینی دارند هرایرانی به نوبه خود یکی زخم زبان یا زخم نگاه حتما به قلب اش وار د می کنند ، برخی افغانی پول دارند ولی اکثرشان فقیرند وکارگرندارند و نمی توانند کرایه خانه را بدهند اشتباها به کمیته امداد مرا جعه می کنند ، جواب میدهند به افغانی تعلق نمی گیرد . درافغانستان به خاطر نژاد ومذهب شصت درصد شان را کشتند بلکه بیشتر این ها بدست ناصبی ها کشته شدند( تحقیق کنید ) وحالا دراین ایرا ن هم مذهب .......